جسیکا ویلیس: 5 حقیقت سریع که باید بدانید

جسیکا ویلیس فیشر است باز شدن او در مورد سوءاستفاده گفت که او به دست پدرش ، توبی ویلیس ، که در حال حاضر چهار دوره زندان را به دلیل تجاوز جنسی به سر می برد ، تحمل کرد.



این زن بزرگترین دختر یک خانواده به ظاهر مسیحی 14 نفره است ، جایی که خواهر و برادرها با عنوان The Willis Clan موسیقی اجرا می کردند. بچه ها بعد از حضور در آن شهرت پیدا کردند مسابقه ی کشف استعداد آمریکا ، جایی که آنها داوران را با مردم/کشورشان برانگیختند صدای موسیقی به این قبیله بعداً نمایش اختصاصی خود را در TLC دریافت کردند ، اگرچه بعد از تنها دو فصل لغو شد



در حالی که اسامی افرادی که توسط توبی ویلیس مورد سوء استفاده قرار می گیرند هرگز منتشر نمی شود زیرا آنها نه تنها قربانیان بلکه خردسالان هستند ، ویلیس فیشر نه تنها سوءاستفاده خود از سوی پدر خود را توصیف می کند ، بلکه می گوید در سال 2016 می دانست که سوء استفاده جنسی هنوز ادامه دارد. در خانواده اتفاق می افتد او سیستم خانوادگی خود را بیمار مزاحم توصیف کرد و به سایر بازماندگان اطلاع داد که تنها نیستند.

در اینجا چیزی است که باید بدانید:


1. پدرش پس از اعتراف به تجاوز جنسی به 4 محکومیت همزمان در زندان محکوم می شود

توبی ویلیس.



توبی ویلیس 48 ساله ، پدر 12 فرزند و ستاره سابق TLC در 12 ژوئیه 2017 ، پس از اعتراف به چهار مورد تجاوز به کودکان در تنسی ، به 40 سال زندان محکوم شد. وی پیش از این در اتهامات خود بی گناه اعلام کرده بود.

از آنجا که قربانی متهم به تجاوز جنسی خردسال بود ، نام او برای حفظ هویت آنها مخفی شد. با این حال ، تنسی گزارش شده توبی ویلیس پس از آنکه اداره تحقیقات تنسی دریافت که 13 سال قبل به دختری که در آن زمان بین 9 تا 12 سال سن داشت تجاوز کرده است متهم شد.

با توجه به اسناد دادگاه به دست آمده توسط FOX411 ، قربانی یکی از اعضای خانواده ویلیس بود.



توبی ویلیس به دلیل چهار مورد تجاوز جنسی به کودکان ، دو حکم 25 سال و دو محکومیت 40 ساله دریافت کرد. احکام باید به طور همزمان اجرا شوند ، به این معنی که وی در مجموع 40 سال زندان خواهد داشت.


2. در یک پست وبلاگ احساسی ، او سوءاستفاده هولناکی را که پدرش باور داشت در 3 سالگی شروع شده است توصیف کرد.

امروز ، ما تولد جسیکا ، خواهر بزرگتر زیبای 26 ساله خود را جشن می گیریم! امروز ، ما همچنین از آسیب پذیری شجاعانه وی در برابر جهان تمجید و حمایت می کنیم. امروز ، ما حقیقتش را که گفته می شود جشن می گیریم https://t.co/lAD36sdRex #خانواده #حقیقت #willisclan #خانواده_خانم #موسیقی pic.twitter.com/5xR8zSfkjx

- TheWillisClan (TheWillisClan@) 13 آوریل 2018

ویلیس فیشر گفت که معتقد است پدرش در حدود سه سالگی شروع به سوء استفاده جنسی از او کرده است ، و افزود که این اقدامات وحشتناک تا آنجا که به خاطر دارم شروع شد. ویلیس فیشر در بخشی از وبلاگ خود نوشت:

تا آنجا که به خاطر دارم ، پدرم مورد آزار جنسی قرار گرفت. من تصور می کنم در حدود سه سال داشتم در اولین خاطرات. در ابتدا ، من راهی نداشتم که بدانم چیزی اشتباه است. وقتی من بالاخره به این واقعیت پی بردم ، راهی نداشتم که بتوانم دقیقاً آنچه را که برایم اتفاق می افتد بیان کنم. شرم ، بی اعتمادی و صدمه فراوانی در دوران کودکی من - حتی در زمانهای شاد - رخ داد. بدین ترتیب دو خط داستانی موازی که به زندگی من تبدیل شدند اجرا شد.

آگاهی اولیه از رفتارهای مشکوک از زمانی که من حدوداً نه ساله بودم شروع شد. چیزی (من هنوز مطمئن نیستم که چه چیزی) باعث شد مادرم به تعاملات پدرم مشکوک شود. من متوجه نشدم که هیچ شواهدی در مورد چیز خاصی وجود ندارد و تنها کاری که انجام دادم این بود که وقتی چند س generalال کلی از طرف مادرم پرسیده شد ، به طور نامشخص تکان دادم. من شنیدم که مادرم برای اولین بار در زندگی من صدایش را برای پدرم بلند کرد و فکر کردم بزرگترها متوجه خواهند شد. من نمی فهمیدم که پدرم به سادگی هرگونه خلافی را انکار می کند و از آن به بعد مخفی تر و خطرناک تر می شود

گمان می رفت که قربانی توبی ویلیس می تواند ویلیس فیشر 25 ساله باشد ، زیرا در زمان وقوع جنایت او 12 ساله بوده است.

ویلیس فیشر سوءاستفاده وحشتناک و گوشه گیری بیشتر را در وبلاگ خود شرح داد ، از جمله اینکه چگونه پدرش او را از دیدن دوست پسر خود منع کرده بود ، زیرا او متوجه شده بود که چیزی اشتباه است. این زن گفت که بعد از این که توبی ویلیس او را با کمربند کتک زد پس از مشاجره با خواهر و برادر فرار کرد:

اواسط ماه آگوست فرا رسید و گردن خانواده ما را عمیقاً در حال فیلمبرداری دی وی دی کنسرت زنده دیدیم. همه چیز به هم ریخته بود و تمرینات شامل انفجارهای بزرگ و نزاع قدرت بین پدر و من یا گاهی خواهر یا برادر دیگر بود. آخر هفته ، شان به من پیام داد و گفت فکر می کند فهمیده است در گذشته من چه اتفاقی افتاده است. من تایید کردم. یادم می آید که از من می پرسد آیا در امنیت هستم؟ نگاهی به اطراف انداختم ، گرچه صداش را ندادم ، متوجه شدم که نیستم. هیچ کس تا به حال حقیقت آنها را نگفته بود. هیچ کس هرگز واقعاً جلوی پدرم ایستاده بود. من شخصاً هرگز جزئیات آنچه او با من کرده بود را به اشتراک نگذاشته بودم. انجام این کار من را در معرض خطر قرار می دهد اما باید انجام می شد. نشستم و یک سند چهارده صفحه ای درباره بدترین سوء استفاده نوشتم. با جزئیات وحشتناکی از من بیرون ریخت و اولین بار بود که قدرت داستانش را احساس کردم. نامه را به مادرم نشان دادم که به حق عصبانی شده بود. پدرم از خواندن آن خودداری کرد و مرا متهم به دروغ گفتن کرد. من اولین قدم خود را برای صحبت کردن برداشته بودم ، اما داستان خود را با قربانی دیگری که در زندان من گرفتار شده بود ، به اشتراک گذاشته بودم. پدرم هر دو را با تهدیدهای لازم برای حفظ کنترل خود مورد هجوم قرار داد و به طور مداوم مادرم را با جان تمام خانواده تهدید کرد. من همچنان به تنهایی به دنبال راهی بودم ، اما پرش از قطار فراری غیرممکن به نظر می رسد.

وقتی پاییز آن سال از تور به خانه برگشتیم ، به نوعی توانستم با شان یکبار دیگر بیرون بروم. وقتی آن شب به خانه رسیدم ، خانواده ام از ارتباط مخفیانه و نامناسب من با او مطلع شده بودند و شان تکفیر شد. پدرم جان او را تهدید کرد. پدرم مجبور شدم در ماه های بعد چندین بار از او جدا شوم. همه نوع فناوری یا ارتباط از من گرفته شد و حتی نامه های محرمانه ای نیز پیدا شد. این ضروری بود که مرا از هرگونه کمک دور نگه داشت زیرا من اکنون برای بیرون آمدن می جنگم. زندگی من به نوعی حبس خانگی بر می گردد. من در اولین افسردگی زندگی خود فرو رفتم و نزدیک به پانزده پوند وزن کم کردم. ما به اجرا ، فیلمبرداری ادامه دادیم و برای اولین بار واقعیت زندگی خود را دیدم. سوءاستفاده هر روز در ذهن من بود. چگونه می توانستم این مدت طولانی بمانم؟ پدرم به دنبال مهار شورش من بود و حتی در حضور خانواده نسبت به من خشونت آمیز شد. احساس می کردم کنترل عقلم را از دست می دهم. من متهم شدم که تنها مشکل خانواده هستم و همه چیز را خراب کردم. می گفتند من دیو شده ام. با تشدید اوضاع ، من شروع به ترس برای زندگی کردم. در ژانویه ، پدرم در اتوبوس تور جلوی چشم خانواده به من حمله کرد. او نافرمانی من را سرزنش کرد و از همه سرپیچی کرد ، هرچند مادرم و خواهران و برادرانم سعی کردند دخالت کنند. یک ماشین پلیس پشت سر ما ایستاد و وقتی مأمور وارد شد ، من در دو طبقه خود مخفی شدم تا خون و کبودی های ایجاد شده پنهان شود. همه چهره های نمایشی خود را به نمایش گذاشتند. در آن لحظه می دانستم که به خودم خیانت می کنم. من بودم که مرا زندانی نگه داشت. (باز هم ، همه اینها بسیار خلاصه شده است. من بر روایت شخصی خود تمرکز کرده ام و سعی کرده ام وقایع را تا تأثیرگذارترین نقاط تقلیل دهم.)

یک روز صبح در اولین هفته آوریل بیدار شدم ، نمی دانستم آن روزی است که بالاخره می خواهم آنجا را ترک کنم. فیلمبرداری برنامه تلویزیونی به تازگی به پایان رسیده بود ، ما در TN در یک خانه اجاره ای جدید بودیم و چند هفته قبل از برنامه بعدی خود وقت داشتیم. در نیمه راه صبح ، برادرم جائیر و من اختلاف نظر پیدا کردیم و او به نزد پدر ما رفت. پدر پایین آمد و با من روبرو شد. وقتی من عذرخواهی نکردم ، او کمربندش را در آورد و مثل جوانتر من را کتک زد. او گفت که وظیفه خدایی اوست که مرا مجازات کند. در آن لحظه بود که می دانستم. تهدیدها و خشونت ها کار خود را متوقف کردند. مهم نیست چطور اتفاق افتاده است ، من امشب می روم.

بقیه روز مثل یک تاری بود. قبلاً چندین بار تلاش کرده بودم آنجا را ترک کنم و همیشه از نظر جسمی از من جلوگیری می شد. اما این بار چیزی متفاوت بود. تقریباً در کما بودم ، زیاد نگفتم ، نیمی از من از ترس به طور کامل فلج شده و نیمی دیگر به آرامی پیش رفت - تقریباً با آرامش ، هر اینچ کوچکی از زمین را که بدست آورده بودم ، نگه داشتم. یکی پس از دیگری تهدیدهای مختلفی برای خشونت بیشتر و پیامدهای قانونی از سوی پدر وجود داشت. مادرم و خواهر و برادرهایم درخواست های مذهبی و احساسی کردند. همه وحشت داشتند که اگر من واقعاً بروم چه اتفاقی می افتد. اما این چیزها قدرت خود را بر من از دست داده بود. آنقدر در خودم عقب نشینی کرده بودم که به نوعی قدرت لرزش را برای ادامه اصرار پیدا کردم. به من اجازه داده شد از تلفن برای تماس با یکی از دوستانم استفاده کنم و بدون اینکه توضیحی به من داده شود ، او به من گفت خوش آمدید که بیایم و تا زمانی که نیاز دارم بمانم. من هیچ برنامه ای نداشتم اما گام های فوری سرانجام شکل گرفت. دو خواهر و برادرم پیشنهاد رانندگی مرا دادند. شان برای من یک تلفن اورژانس گرفته بود که از استفاده از آن بسیار می ترسیدم. من آن را از بین تشک و جعبه بیرون کشیدم و پیامی ارسال کردم که می گفتم بیرون می آیم. در هر لحظه از آن سواری با ماشین ، احساس می کردم می خواهم روده ام را خراب کنم. من هرگز از ترس و اراده ای کورکورانه اینقدر از نظر جسمی مریض نشده بودم.

صبح روز بعد در یک دنیای جدید عجیب بیدار شدم. تولد 24 سالگی من تنها چند روز دیگر بود. خیلی طول کشیده بود و بعضی مواقع فکر می کردم می میرم ، اما بالاخره فرار کردم. همه چیز را به جز چند لباس و وسایل شخصی رها کرده بودم. برای من حیرت انگیز بود که زندگی چنان ادامه می یافت که هیچ اتفاقی نیفتاده بود. چرخش زمین همچنان ادامه داشت هر روز سعی می کردم دوباره شروع کنم…


3. در سال 2016 ، ویلیس فیشر گفت که 'می دانست که سوء استفاده جنسی هنوز در حال وقوع است' پس از یافتن مادرش و برخی از خواهرانش در یک اتاق گریه می کند ، و به پدرش می گوید 'این بار آن را نادیده نمی گیرد'.

این پست را در اینستاگرام مشاهده کنید

اگر نشنیدید ، فقط چند صندلی در تور هوادار ایرلند اختصاصی 24 تا 31 آگوست باقی مانده است! آیا آنقدر دیوانه شده اید که بپیوندید ؟؟ ؟ برای ثبت نام به www.goprimetours.com مراجعه کنید!

پستی که توسط قبیله ویلیس (thewillisclan) در 13 اوت 2016 ساعت 7:06 صبح PDT

ویلیس فیشر در وبلاگ خود توضیح داد که در آوریل 2016 ، او در اتاق هتل به مادر و برخی از خواهرانش برخورد کرده بود و فقط می دانست که سوء استفاده جنسی هنوز به دست پدرش اتفاق می افتد. او نوشت:

برنامه آوریل یک تور گروهی را به همراه داشت و من با خانواده ام در اتوبوس تورمان به جاده رفتیم. روز قبل از تولد 23 سالگی من بود و ما در مینه سوتا مشغول اجرا و فیلمبرداری برنامه تلویزیونی خود بودیم. آن شب وارد اتاق هتل شدم و مادرم و برخی از خواهرانم را دیدم که روی تخت نشسته بودند و با آن قیافه ای که قبلاً بارها دیده بودم گریه می کردند.

سردترین و سیاه ترین گودال در شکم من باز شد زیرا هیچ کلمه ای برای گفتن لازم نبود تا من بدانم اتفاقی افتاده است. من دوباره اینجا چطور بودم؟ من نمی توانم در مورد گذشته خود انکار کنم زیرا بدیهی است که در گذشته باقی نمی ماند ، هرچند که گاهی اوقات خیلی سعی کرده بودم ببخشم و فراموش کنم. کارها تمام نشده بود. آنها هرگز تمام نشده بودند. سوء استفاده جنسی هنوز در حال وقوع بود. و من آن را می دانستم. در اعماق روده ام زندگی نازک و شکننده به نظر می رسید و در آن لحظه نزدیک بود متلاشی شود. تعادل ظریف جهل و ترس و امید در شرف گشودن بود.

من الان بزرگسال بودم باید چیزی تغییر می کرد. آن شب به پدرم گفتم این بار از آن غافل نمی شوم. من به او گفتم که به محض این که بتوانم نحوه انجام این کار را بیابم ، می روم. سایر اعضای خانواده اظهارات مشابهی را تکرار کردند. (باز هم ، این وضعیت دیگری است که مادرم ، خواهر و برادرم و من اخیراً توانسته ایم درباره آن صحبت کنیم و لایه های گیج کننده و درگیری را از بین ببریم تا درک کنیم که همه ما دیدگاه ها و تفسیرهای متفاوتی داریم. رویدادهای آن شب.)

من از افشای حوادث منجر به دستگیری توبی ویلیس ، برندا ویلیس شوکه و ویران شدم گفت در بیانیه سپتامبر 2016 از آنجایی که این روزها برای خانواده ویلیس بسیار سخت است ، از همه خواهشمندم به حریم خصوصی خانواده ما احترام بگذارند. به عنوان مادر دوازده فرزند ، اولویت اول من با فرزندانم و کمک به آنها در این حادثه تلخ است. ما همه ظهورها را برای آینده نزدیک لغو می کنیم تا بر کودکان و رفاه آنها تمرکز کنیم. ما برای هر گونه ناراحتی که ممکن است ایجاد شود ، عذرخواهی می کنیم. ما باید به طور کامل با مقامات اجرای قانون همکاری کرده و خواهیم کرد و از شما می خواهیم که تمام سوالات مربوط به پرونده توبی ویلیس را به دفتر دادستان منطقه که از حمایت کامل ما برخوردار هستند ، هدایت کنید.


4. بعد از ظهور خانواده به شهرت رسید America’s Got Talent ، قبل از بازی در نمایش واقعی خود

در سال 2014 ، ویلیس فیشر و خواهران و برادرانش به موفقیت دست یافتند شهرت پس از جلب رضایت داوران مسابقه ی کشف استعداد آمریکا به



بازی

46 کاشت ریشه ویلیس The Willis Family TLC 1بارگذاری موقت با کیفیت وحشتناک تا زمانی که TLC نسخه اصلی را منتشر نکند. در اینجا پیوند وبلاگ جسیکا در مورد پدرش jessicawillisfisher.com/ آمده است2016-05-14T18: 58: 57.000Z

خانواده ، از جمله والدین توبی و برندا ویلیس ، توجه TLC را به خود جلب کردند ، که به آنها واقعیت واقعی نشان داد ، خانواده ویلیس به


5. او دیگر بخشی از 'قبیله ویلیس' نیست و به خاطر صحبت کردن به عنوان یک بازمانده تحسین می شود

این پست را در اینستاگرام مشاهده کنید

خیلی مفتخرم که امشب با تعدادی از بزرگترین قهرمانان موسیقی ما در تمام دوران ملاقات کردم! این قطعاً یکی از 5 لحظه برتر سال است ... یا شاید همیشه! #CaraDillon #SamLakeman #EdBoydniallmurphymusic #LukeDaniels

پستی که توسط قبیله ویلیس (thewillisclan) در 27 اوت 2016 ساعت 4:14 بعد از ظهر PDT

سال گذشته ، ویلیس فیشر با عشق زندگی خود ، شان فیشر ازدواج کرد و توضیح داد که اگرچه او بخشی از قبیله ویلیس نیست ، اما همیشه آنها را خانواده می نامد. او به عنوان یک بازمانده می خواهد به دیگران اطلاع دهد که تنها نیستند. او اظهار داشت:

من در حال حاضر بخشی از گروه The Willis Clan نیستم اما همیشه بخشی از خانواده ویلیس خواهم بود. چیزهای زیادی برای یادگیری خودم در مورد حقیقت روابط سالم ، ایمان ، خانواده ، خانه ، موفقیت ، موفقیت و موارد دیگر وجود دارد. من از لطفی که نزدیکانم به من می دهند قدردانی می کنم. من حق خود را برای حفاظت از حریم خصوصی زندگی شخصی خود اعلام می کنم در حالی که هنوز در جستجوی آرزوها و اهدافم آزاد هستم. من از امکانات آینده و زیبایی حال لذت می برم.

اگر شما فردی هستید که صداقت و آسیب پذیری او مرا بیشتر به ارتباط واقعی دعوت کرد ، به نجات زندگی من کمک کرده اید. من هنوز می توانم با این آرزو مبارزه کنم که می توانستم زودتر بلند شوم ، قوی تر باشم ، خودم و خانواده ام را در راهی که به مدت طولانی به شدت به آن نیاز داشتم نجات دهم. اما آموخته ام که در مواقعی که احساس می کردم چاره ای نیست بهترین کار را کردم. تا بالاخره نمی دانستم نمی دانستم ، تا بالاخره ایستادم نمی توانستم بایستم. در نهایت قوی بودن شرم آور نیست. من یک بازمانده هستم.

اگر شما نیز یک بازمانده هستید ، تنها نیستید.

اگر به حمایت نیاز دارید ، خط تلفن ملی تعرض جنسی به صورت 24 ساعته و 7 روزه با شماره 1-800-656-4673 موجود است.

جوی لارنس چندی یاون-نلسون

طایفه ویلیس حمایت خود را از اعضای شجاع خانواده از طریق یک خانواده نشان دادند اینستاگرام زیرنویس عکس: امروز ، ما تولد جسیکا ، خواهر بزرگتر زیبا 26 ساله خود را جشن می گیریم! امروز ، ما همچنین از آسیب پذیری شجاعانه وی در برابر جهان تمجید و حمایت می کنیم. امروز روز است ، ما حقیقت او را اعلام می کنیم.


مقالات جالب

پست های محبوب

'Sing On!': ست بعد از هیجان 'من همیشه دوستت دارم' در نبرد کارائوکه در برابر جاش پیروز می شود

'Sing On!': ست بعد از هیجان 'من همیشه دوستت دارم' در نبرد کارائوکه در برابر جاش پیروز می شود

قسمت ششم قسمت هفتم 'The Blacklist': آیا دوست دختر جدید آرام الودی کاتارینا جاسوس است یا مخلوط شدن Frank Bloom صرفاً یک تصادف بوده است؟

قسمت ششم قسمت هفتم 'The Blacklist': آیا دوست دختر جدید آرام الودی کاتارینا جاسوس است یا مخلوط شدن Frank Bloom صرفاً یک تصادف بوده است؟

دوست دختر کیانو ریوز ، الکساندرا گرانت ، هلن میرن را اشتباه گرفت ، زیرا زن و شوهر در حضور عمومی نادر ظاهر می شوند

دوست دختر کیانو ریوز ، الکساندرا گرانت ، هلن میرن را اشتباه گرفت ، زیرا زن و شوهر در حضور عمومی نادر ظاهر می شوند

جین هایدوک همسر تیم آلن کیست؟ بازیگر 'آخرین مرد ایستاده' با اعتیاد به الکل مبارزه کرد تا دوباره عشق را با کوستار پیدا کند

جین هایدوک همسر تیم آلن کیست؟ بازیگر 'آخرین مرد ایستاده' با اعتیاد به الکل مبارزه کرد تا دوباره عشق را با کوستار پیدا کند

بعد از تهدید گردباد ، دالاس و دنتون از برف استقبال کردند [عکس و فیلم]

بعد از تهدید گردباد ، دالاس و دنتون از برف استقبال کردند [عکس و فیلم]

شارلوت پنس باند ، دختر مایک پنس ، نویسنده کتاب کودک است

شارلوت پنس باند ، دختر مایک پنس ، نویسنده کتاب کودک است

قتل خانواده لبارون: شهروندان آمریکایی در مکزیک کشته شدند

قتل خانواده لبارون: شهروندان آمریکایی در مکزیک کشته شدند

Mar The Marvelous Mrs. Maisel ’فصل 3 داستان خجالتی بالدوین را روایت می کند در حالی که میج برای کسب درآمد و یادگیری تجارت نمایش به جاده می رود

Mar The Marvelous Mrs. Maisel ’فصل 3 داستان خجالتی بالدوین را روایت می کند در حالی که میج برای کسب درآمد و یادگیری تجارت نمایش به جاده می رود

پخش زنده AMAs لاتین 2021: نحوه تماشای آنلاین در ایالات متحده

پخش زنده AMAs لاتین 2021: نحوه تماشای آنلاین در ایالات متحده

رسوایی کودک آزاری مایکل جکسون ، پل مک کارتنی را مبهوت و بسیار ناراحت می کند

رسوایی کودک آزاری مایکل جکسون ، پل مک کارتنی را مبهوت و بسیار ناراحت می کند