عروس نذر عروسی را در محراب نادیده می گیرد و متن های تقلب بین نامزد خود و زن دیگری را می خواند
این عروس متوجه شد که نامزدش فقط یک روز قبل از عروسی آنها را فریب می دهد ، بنابراین تصمیم گرفت امور را به دست خود بگیرد
شب قبل از آنکه آنها نذر کنند ، کیسی * تعدادی متن از یک شماره ناشناخته دریافت کرد که نمایانگر طرفی از الکس * بود که وی نمی دانست.
در همه موارد ارسال شده در غر زدن ، کیسی بازگو کرد که چگونه پس از کنار آمدن با خیانت ادعایی خود انتقام خود را گرفت. عروس آینده قرار بود شب قبل از عروسی با ساقدوش های خود از نوشیدنی لذت ببرد که تلفنش وزوز کرد. بدون شک ، قفل تلفن خود را باز کرد و انتظار داشت پیام تبریک یک فرد خوب را ببیند.
با ناراحتی او ، انبوهی از متن را از تعدادی که تشخیص نمی داد دید. او به جای آرزوهای خوب ، تصاویر مربوط به گفتگوهای نامزد خود و زن دیگری را مشاهده کرد. در پایان ، پیامی منتشر شد که می نوشت: 'من با او ازدواج نمی کنم. میخوای؟
عروس آینده قرار بود شب قبل از عروسی با ساقدوش های خود از نوشیدنی لذت ببرد که تلفنش وزوز کرد. ( پیکسابای )
این زن برای تأیید ادعاهایش حتی تصاویر خود را در کنار الکس ارسال کرد. وی همچنین متن هایی را که بین آنها رد و بدل شده بود ، به اشتراک می گذاشت و جزئیات رابطه آنها را که از ماه ها قبل تا چند روز گذشته آغاز شده بود ، بیان کرد.
متون شامل موارد زیر بود: 'آخر هفته. من و شما. این چیزهای داغ است. یک بازی خود را بیاورید. ' همچنین این پیام را داشت: 'بدن شما باورنکردنی است. و آیا شما می دانید که چگونه از آن استفاده کنید. ای کاش GF من نیمی از مهارتهای شما را داشت. '
کیسی اعتقاد داشت که او احمق است که زودتر متوجه این موضوع نشده و به سرعت شروع به ساختن چیزهایی با هم کرد. مطابق با Unilad ، هنگامی که او این موضوع را به دوستانش گفت ، آنها خواستند که عروسی را لغو کند. با این حال ، کیسی تصمیم گرفت روی آن بخوابد زیرا قادر به فکر مستقیم نیست.
صبح روز بعد ، همه چیز واضح تر بود. او تصمیم گرفت که مراسم را پیش ببرد ، اما وقتی زمان خواندن نذرهایش فرا رسید ، با افشای متن برای خانواده و دوستانشان الکس را در مقابل جماعت خجالت می کشید.
کیسی اعتقاد داشت که او احمق است که زودتر متوجه این موضوع نشده و به سرعت شروع به ساختن چیزهایی با هم کرد. ( پیکسابای )
کیسی از راهرو پایین رفت و به محض رسیدن به محراب به طرف جمعیت برگشت. امروز هیچ عروسی برگزار نمی شود. او گفت: 'به نظر می رسد الکس آن چیزی نیست که من فکر می کردم او است.' کلیسا از شنیدن کلماتی که دهان او را ترک کرده بود شوکه شد.
او در حالی که الکس سعی داشت در اعتراض دستانش را بگیرد ، تلفن خود را بیرون آورد اما او مقاومت کرد و پیام ها را با صدای بلند خواند. داماد پس از گذراندن این مدت ، با شرمندگی از كلیسا بیرون رفت و مرد همسر وی نیز نزدیك او را دنبال كرد.
کیسی با بی حالی ادامه داد: 'من همه شما را دوست دارم و به همان اندازه وحشتناک است که خوشحالم همه شما اینجا هستید.' 'امروز یک جشن عروسی برگزار نمی شود ، اما در عوض ، جشن صداقت ، پیدا کردن عشق واقعی و پیروی از قلب شما حتی در صورت درد وجود دارد.'
در حالی که بهترین روز زندگی او برای مردم خرد شد ، کیسی گفت که 'یک مهمانی مهمانی است'.
* نامها برای محافظت از هویت افراد تغییر کرده است.